• وبلاگ : به نام احمد دادبين
  • يادداشت : ديدار با پدر شش شهيد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي اکبر 
    با سلام.همراه ان سرباز راننده رفتيم نزد امير .تا من ديد امير انگار که ما همديگر چندسال ميشناسيم من در بغل کشيد و روبوسي جانانه اي تا ان لحظه با بردارم نداشته بودم کردم از حال احوال من پرسيد چرا اينجاييد منم ماوقع زندگيم و بيماري همسر و فرزندم براي ايشان بازگو کردم که کليد از جيبش در اورد به سرباز راننده داد که برو يکي از اتاقهاي که محل سکونتم هست در طبقه بالا به ايشان و خانواده اش بدهيد منم مغرور و سربلند در خانواده ام و تشکر از ايشان رفتم .سرباز راننده مارا به اتاق مذکور رساند.اتاقي در نهايت تميزي .ساعت 8شب بود که در اتاق مستقر شديم ديدم ايشان دستور داده شام و يک فلاکس چاي تحويل ماگرديد که من جز شرمندگي و احساس غرور پيش خانواده ام چيزي نداشتم که بگم
    ادامه دارد...
    + علي اکبر پسندي 
    من يکي از درجه داران نيروي دريايي ارتش هستم در سال 73از بندرعباس براي معالج همسرم به شيراز مسافرت کردم شب بعلت اينکه جايي براي خواب نداشتيم به جلو پادگان هوابرد يا پدافند ارتش رفتم به سرباز دژبان پادگان موضوع راگفتم ايشان هم بلافاصله زنگ زد که بعدا فهميدم امير دادبين فرمانده پادگان بود براي مني که به زير بم ارتش اگاهي داشتم خيلي صقيل امد يک سرباز با يک سرباز با فرمانده پادگان از عجايب روزگار بود
    بعد ده ددقيقه نشد که خودرويي با راننده جلود درب پادگان امد من و خانواده ام را سوار کرد و چندتا مهمانسراي پادگان را گشتيم ولي از شانس من تمام انها پر بود که لاجرم راننده ما رو به دفتر امير دادبين برد. ادامه دارد
    + دکتر فرهادي 
    درود بر تيمسار محبوب ارتش بزرگمرد تاريخ ارتش


    + ارجمندي 
    ضمن عرض سلام آرزوي طول عمر با عزت و سلامتي روز افزون براي سردار کردستان .
    ارجمندي مريوان
    + مثل هيچکس 

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    بخشي پاياني آيه 227 سوره شعرا:

    " وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ

    « و به زودي کساني که ظلم کردند خواهند دانست که به کدامين بازگشتگاه باز مي گردند . »

    + سردار 
    تقريبا" بلائي كه سر بقيه ارتشي ها اوردن سر دادبين هم پياده كردن
    سردار احمد دادبين بعد از اينکه در آن سانحه دلخراش زنده بيرون آمد با بيمعرفتي و پشت کردن زن و بچهاش روبه رو شد از طرفي هم اون سانحه اتفاق افتاد چون دادبين تبديل به يک محره سوخته شده بود و سياست يعني بازي

    با عرض سلام

    از اين كه درباره امير سر افراز ارتش اسلام مي نويسيد از شما متشكرم

    در صورت تمايل اماده تبادل لينك هستم

    + كريم فروزان 
    با سلام لطفا با من تماس بگيريد09121329344